English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
lay by U منطقه توقف
lay-by U منطقه توقف
lay-bys U منطقه توقف
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
ramps U منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ramp U منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
outrun U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
boat train U ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains U ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
marina U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
provisional U موقت
pro tempore U موقت
intrim U موقت
pontoon bridge U پل موقت
temporary U موقت
pontoons U پل موقت
pontoon U پل موقت
adhoc U موقت
interim U موقت
makeshift U موقت
blackout U بیهوشی موقت
bretess U سنگر موقت
ischemia U کم خونی موقت
blackouts U بیهوشی موقت
interim plan U برنامههای موقت
interim financing U پرداخت موقت
interim certificates U گواهی موقت
cofferdam U بند موقت
buffer U حافظه موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
armistices U صلح موقت
bridging leon U وام موقت
false work U حائل موقت
bridging leon U اعتبار موقت
dazzled U کوری موقت
armistice U صلح موقت
stopgap U چاره موقت
modulus vivendi U قار موقت
dazzling U کوری موقت
dazzles U کوری موقت
term insurance U بیمه موقت
protem U موقتا موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
brettys U سنگر موقت
provisional U به طور موقت
bretex U سنگر موقت
bretesse U سنگر موقت
kluged U ترسیم موقت
bretise U سنگر موقت
stopgaps U چاره موقت
tentative U ازمایشی موقت
lean-to U پناهگاه موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
bretisee U سنگر موقت
suspension U اخراج موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
temporary road U راه موقت
temporary storage U انباره موقت
temporarily U بطور موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
x site U انبار موقت
temporary wife U زوجه موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
temporary works U کارهای موقت
dazzle U کوری موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
detention pending trial U حبس موقت
timbering U چوبست موقت
temporary hardness U سختی موقت
temporal life U زندگی موقت
temporalty U بطور موقت
modus vivendi U توافق موقت
short time duty U کار موقت
drop tank U تانک موقت
temporary duty U شغل موقت
temporary gauge U اشل موقت
suspensions U اخراج موقت
temporary duty U ماموریت موقت
cover note U بیمه نامه موقت
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
locumtenens U کفیل جانشین موقت
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
provisional order U دستور موقت اداری
convening authority U فرماندار موقت نظامی
lapsing U برگشت انحراف موقت
covering note U بیمه نامه موقت
lapse U برگشت انحراف موقت
shelling U برنامه خروج موقت
lapses U برگشت انحراف موقت
pontoneer U مامور پل موقت سازی
shells U برنامه خروج موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
pontonier U مامور پل موقت سازی
shell U برنامه خروج موقت
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
provisional statement U صورت وضعیت موقت
pontoon U پل موقت نظامی زدن
interim injunction U حکم توقیف موقت
beach dump U انبار موقت ساحلی
provisorily U بطور شرطی یا موقت
scrip U گواهی نامه موقت
hard U خطای موقت در سیستم
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
juryrig U برپا کردن موقت
pontoons U پل موقت نظامی زدن
hardest U خطای موقت در سیستم
kludge U سخت افزار موقت
harder U خطای موقت در سیستم
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
truce U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
truce U قرارداد متارکه موقت جنگ
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
quia timet U قرار تامین دستور موقت
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
kludge U سیستم نرم افزار موقت
truces U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
stopgap U وسیله موقت دریچه انسداد
truces U قرارداد متارکه موقت جنگ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com